اقامت و تابعیت
اقامت و تابعیت
اقامت و تابعیت یکی از موضوعاتی است که ما معمولا بارها آن را شنیده ایم، ولی ممکن است سوالاتی در ذهن شما پیرامون این دو کلمه یعنی اقامت و تابعیت بوجود آمده باشد. سوالاتی مانند ایا اقامت همان تابعیت است؟ آیا اقامت و تابعیت از لحاظ قانونی تفاوت دارند؟ اقامت یک کشور را داشته باشیم بهتر است یا تابعیت آن کشور را؟ اخذ اقامت یک کشور سخت تر است یا تابعیت آن کشور؟
تفاوتهای ماهوی اقامت و تابعیت چیست؟ کسی که اقامت یک کشور را دارد می تواند از آن کشور پاسپورت هم بگیرد؟ اساسا امکان اخذ اقامت و تابعیت سایر کشورها وجود دارد؟ از چه راههایی می توان اقامت و تابعیت سایر کشورها را بدست آورد؟ آیا کشورها برای دادن اقامت و تابعیت شرایط و قوانین یکسانی دارند؟ و…
برای ورود به بحث اقامت و تابعیت ابتدا به تشریح اصطلاحات مذکور خواهیم پرداخت. بار محتوایی قانونی اقامت و تابعیت را از منظر علم حقوق خواهیم گفت. در ادامه به مشترکات و تفاوتهای اساسی اقامت و تابعیت خواهیم پرداخت. برای روشنتر شدن تفاوتهای اقامت و تابعیت مثالهایی ارائه از کشورهای مختلف ارائه خواهیم نمود. با این امید که این مقاله بتواند به آگاهی شما افزوده و مفید واقع گردد.
اقامت رابطه ای است بیشتر مادی و حقوقی که بین یک شخص و یک کشور پیرو حضور شخص در خاک آن کشور ایجاد شده می شود و با توجه عامل حضور و دوره زمانی حضور شخص در کشور مورد نظر، انواع مختلفی دارد. همچون اقامت تحصیلی، اقامت کاری، اقامت کوتاه مدت، اقامت دائم و غیره.
مطابق قوانین کشورهای مختلف، فرد پیرو اقامت و نوع اقامت خود در یک کشور ممکن است از حقوق و مزایای مختلفی برخوردار شود. حقوقی همچون اجازه خرید ملک و یا فعالیت اقتصادی و یا مثلا اجازه کاردر حین تحصیل. چیزی که مشخص است الزاما شرایط و قوانین کشورهای مختلف با هم یکسان نبوده و هرکشور پیرو قوانین مبتنی بر منافع و مصالح خود حقوقی را برای افراد دارای مجوز اقامت در آن کشور در نظر می گیرد.
تابعیت رابطه ای است سیاسی، حقوقی، مادی، معنوی و حتی احساسی بین یک شخص و یک کشور که دراین حالت شخص تبعه یا شهروند آن کشور و یا جز اتباع آن کشور و دولت محسوب می شود.
همچنین به دولت مذکور دولت متبوع شخص اطلاق گردیده که دولت متبوع طبق قوانین مصوب کشور مورد نظر وظیفه حمایت از شهروند خود را در حوزه های بین الملل ،امنیتی، بهداشت ودرمان، آموزش و … داشته و شهروند آن کشور طبق قوانین حقوقی حقه شهروندی آن کشور مثلا می تواند از طریق آراء انتخاباتی در تعیین دولت ایفای نقش کند و یا با پاسپورت کشورش در سایر کشورها تردد نماید. در مقابل دولت متبوع تکالیفی را بر عهده شهروند خود قرار می دهد ازجمله تبعیت از قوانین مصوب کشور.
وجوه اشتراک اقامت و تابعیت: البته در عرف بین الملل و بویژه در کشورهای توسعه یافته و مخصوصا کشورهایی مانند آلمان و اتریش و… که نظام اقتصادی آنها متاثر از اقتصاد سوسیالیستی می باشد افراد دارای اقامت و تابعیت از امکانات رفاهی، درمانی، اموزشی، شغلی وانتخاب محل سکونت و .. تقریبا یکسانی برخوردار می باشند لاکن در سایر برخی حوزه ها و موضوعات مهم سیاسی و بین المللی تفاوتهای معناداری بین اقامت و تابعیت دراین کشورها وجود دارد.
تفاوت اقامت و تابعیت: در مباحث و تشریح اقامت و تابعیت تا حدی امکان استنباط تفاوتهای فی مابین اقامت و تابعیت وجود دارد. لاکن در این بخش به صورت مشروح به رابطه و تفاوتهای بین اقامت و تابعیت میپردازیم.
در قالب بیان عمومی باید گفت که رابطه فرد دارای اقامت یک کشور با دولت آن کشور یک رابطه و پیوند قطعی غیر قابل ابطال و اسقاط محسوب نمی شود بدین معنا که پیرو شرایطی ممکن است دولت بنا به دلایلی حتی مانع از ورود شخص دارای اقامت دائم به خاک کشورش گردد ویا حتی بدتر از آن، به تشخیص دولت امکان ابطال مجوز هر نوع اقامتی حتی اقامت دائم نیز وجود دارد. در حالی که در موضوع تابعیت، وقتی فردی تابعیت یک کشور را تحصیل نمود پیرو عرف و قوانین بین الملل بسیار بسیار بعید است که دولتی مجددا اقدام به سلب تابعیتی نماید که خود به یک شخص اعطا کرده است.
لذا رابطه تابعیتی که شخص در چارچوب قانون و اغلب طی یک پروسه سخت و گاها طولانی مدت، موفق به اخذ آن می گردد یک رابطه استوار و محکم بوده و این رابطه منتج به مجموعه ای از حقوق و حمایتها از شخص در داخل کشور متبوع و صحنه بین الملل می شود.
لذا بحث کیفیت و کمیت حمایت دولت از فرد دارای تابعیت و فرد دارای اقامت یک کشور نیز از جمله تفاوتهای فیمابین اقامت وتابعیت می باشد. در همین رابطه باید گفت برخلاف انواع حمایتهای قانونی که دولت متبوع از شهروند و تبعه خود از نظر رفاهی، اقتصادی و حقوقی و دیپلماتیک به عمل می آورد اغلب فرد دارای اقامت، از این امتیازات و حمایتها بی بهره یا کم بهره می باشد.
در همین رابطه در صحنه داخلی یک کشور امتیازات و حقوق حائز اهمیت و مهمی همچون حق رای و مشارکت در انتخابات، همه پرسی ها و تعیین اعضای نهادهای حکومتی دولت متبوع برای فرد دارای تابعیت یک کشور لحاظ می گردد که فرد دارای اقامت از آنها بی بهره می باشد.
امتیازات و حقوق مذکور در چارچوب رابطه سیاسی و حقوقی فی مابین تبعه یک کشور و دولت متبوع قابل بررسی است، وقتی شخصی تابعیت یک کشور را دارد طبق قانون کشور متبوع حق مشارکت سیاسی در تعیین نهادهای حکومتی آن کشور را نیز دارد. حتی فرد شاید بتواند پیرو قوانین آن کشور به تناسب کیفیت تابعیت، خود کاندیدای عضویت یا فعالیت در نهادهای حکومتی گردد در حالی که این حقوق به افراد دارای اقامت تعلق نمی گیرد و فرد دارای اقامت، نمی تواند در انتخابات شرکت کند و اصولا حق مشارکت مستقیم سیاسی در بنیان قدرت آن کشور را ندارد.
در عرصه بین الملل نیز منطقا یک دولت پیرو وجود رابطه سیاسی و حقوقی بین خود و اتباعش وظیفه حمایت همه جانبه از شهروندان خود، هنگام حادث شدن مشکلی برای آنها را دارد.
لذا با توجه به سند رسمی شهروندی یک کشوردر عرصه بین الملل که پاسپورت آن کشور است و صرفا به اتباع آن کشور تعلق می گیرد فرد دارای اقامت به دلیل نداشتن رابطه شهروندی و تبعاً پاسپورت آن کشور عملا در اغلب اوقات از حمایت دیپلماتیک آن کشور برخوردار نبوده و باید در صورت درگیر ایجاد مشکل در خارج از کشور، از دولتی که پاسپورت آن را دارد و از نظر قانونی شهروند آن محسوب می شود تقاضا و انتظار حمایت داشته باشد.
درخصوص پاسپورت نیز لازم است این مطلب اضافه گردد که یکی از دلایل مهم افراد جهت تلاش برای اخذ شهروندی سایر کشورها (که معمولا کشور هدف آن کشور در عرصه بین الملل از نظر سیاسی، اقتصادی و روابط بین الملل قوی می باشد)، ایجاد امکان بهره مندی از مزایای شهروندی آن کشور، همچون مزایای پاسپورت قوی آن کشور در سایر کشورهاست. یکی از این مزایا امکان تردد بدون ویزا و اسان به سایر کشورهاست به عنوان مثال با پاسپورت کشورهایی مثل آلمان و سوئیس امکان تردد بدون ویزا به بیش از ۱۷۰ کشور دنیا وجود دارد.
در این مبحث سعی گردید نکات مهم در رابطه با تفاوتهای اقامت و تابعیت تشریح گردد. نکته ای می تواند برای خوانندگان عزیز این مقاله جالب باشد این است که در مبحث تابعیت، بعضی از کشورها پیرو اعطای تابعیتهای تحصیلی و تابعیتهای تحمیلی، محدودیتهایی را نیز برای افرادی که موفق به دریافت تابعیت می شوند در نظر می گیرند. این محدودیتها در قوانین کشورما نیز وجود دارد.
به عنوان مثال در قوانین کشور ایران آمده است: اشخاصی که تابعیت ایران را اخذ نموده اند از کلیه حقوق مشابه سایر ایرانیان برخوردارند لاکن نمی توانند به مقامات اجرایی، قانون گذاری و نظامی بالایی همچون ریاست جمهوری، معاونتهای ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست قوه قضاییه و سایر پستهای مهم کشوری ولشکری وقضایی که درماده ۹۸۲ قانون مدنی به آن پرداخته شده نائل شوند.
در پایان با عرض تشکر وقدردانی از زمانی که صرف مطالعه این مقاله نمودید لازم به یادآوری است معمولا طبق قوانین مدون و عرفی حاکم بر کشورها وقتی شخصی بطور قانونی در یک بازه زمانی میان مدت سه الی ده ساله در کشوری اقامت داشته و طی این مدت مشکل مهم خاصی منتسب به وی ایجاد نشده باشد علاوه بر برخورداری از خیلی از مزایای مساوی با سایر تبعه آن کشور، به دلیل فراهم شدن زمینه های شهروندی از جمله احساس تعلق حاطر به خاک آن کشور، اشنایی وتبعیت از قوانین شهروندی حاکم برآن کشور، حضور و مشارکت غیر مستقیم سیاسی در انتخابات آن کشور و…، شخص در صورت در خواست می تواند تابعیت آن کشور را تحصیل نماید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.